بازنشر گفتگو با نويسنده
خیلی از شکنجه‌ها را در کتاب نیاورده‌ام/ لبهای خونين طفل شیرخوار سوسنگردی مرا به جبهه کشاند

 

 

محمدرضا شهبازی: وقتی وارد ساختمان شد همان مسافت کمی که پیاده راه رفته بود، درد کمرش را تشدید کرده بود و باعث شده بود تا نفس نفس بزند. پایی که در بغداد جا گذاشته بود طی کردن مسیر چند ده متری کوچه را برایش سخت می‌کرد. از آن چیزی که با خواندن شکنجه‌هایی که شده بود انتظار داشتیم جوانتر بود و از آن چیزی که در عکس‌ها دیده بودیم شکسته تر. والبته از آن چیزی که فکرش را بکنید گرم و صمیمی تر.



ادامه مطلب

برچسب ها : سید ناصر حسینی پور, پایی که جاماند, محمدرضا شهبازی, ,